یک سال بعد

یک سال بعد حال تندرو خوب شد و با تعجب به مادرش گفت:((

مامان من که هنوز زنده موندم باید می مردم!

بعد ملکه به او گفت:((تو زنی یا مرد؟

بعد تندرو به مادرش گفت:((معلومه من مردم!

بعد مادرش فهمید که تندرو خوب شده پس به تندرو گفت:((تو خوب شدی!

بعد تندرو با لیزا باید مسابقه می دادن که کدامشان ملکه یا وزیر باشند.

ملکه دعا کرد که لیزا ببرد چون او تندرو را دوست نداشت!

داستان مورچه قسمت شانزدهم

داستان مورچه قسمت پانزدهم

داستان مورچه قسمت یازدهم

داستان مورچه قسمت دهم

داستان مورچه قسمت نهم

داستان مورچه قسمت هشتم

داستان مورچه قسمت ششم

تندرو ,ملکه ,مادرش ,تو ,یک ,لیزا ,مادرش گفت ,بعد تندرو ,گفت تو ,مردم بعد ,یک سال

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

frektaledsib دانلود برای شما پیشنهاد ارزشیابی فرهنگیان mohab قصه های کوتاه آموزنده کودک و نوزاد عصر ظهور همه چی موجوده بلاگی برای فایل فولدر Basu CE